هنگامی که شما نقش بازی نمی کنید بدان معناست که در آنچه انجام میدهید غرور وجود ندارد . هیچ برنامه دومی وجود ندارد : حفاظت یا تقویت خودتان .در نتیجه کارهای شما دارای نیروی بیشتری است .

شما کاملا بر موقعیت تمرکز دارید شما با آن یکی می شوید. تلاش نمی کنید تا شخص خاصی باشید . هنگامی که کاملا خودتان هستید، نیرومندتر و تاثیر گذار ترید.

 وقتی با دیگران تعامل می کنید بصورت یک عملکرد یک نقش نباشید بلکه به صورت میدانی از حضور آگاهانه باشید .

چرا من درونی نقش بازی می کند؟به دلیل یک تصور نسنجیده، یک فکر ناآگاهانه.

این فکر که : من کافی نیستم افکار ناآگاهانه ی دیگر که به دنبال آن می آید : من نیازمند نقش بازی کردن هستم تا به هر آنچه که لازم است تا کاملا خودم باشم دست یابم من نیز دارم تا بیشتر بدست بیاورم و در نتیجه بتوانم بیشتر باشم اما شما نمی توانید بیش از آنچه هستید باشید زیرا در پس شکل جسمانی و روانی تان با خود زندگی و بودن یکی هستید . از نظر ظاهری شما همواره از عده ای پایین تر هستید و خواهید بود و از گروهی دیگر بالاتر . به لحاظ درونی و ذاتی نه پایین تر و نه بالاتر از دیگران هستید. عزت نفس حقیقی و فروتنی حقیقی از آن شناخت بر می خیزد . از دید من درونی، عزت نفس و فروتنی حقیقی  بایکدیگر در تضاد هستند .اما در حقیقت آنها یکی و مشابه هستند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود 57 Amy Kirk فروشگاه انترنتی خانه شما بوته ی نیلو Kimberly ღ.·دنیای رنگارنگـ من.· ™`ღ متنفرین بارسلونا